در 6 دسامبر 1927 پدربزرگم آگوستین فرانسیسکو رییس ، شرکت عطاری خود را راه اندازی کرد . علاقه و مطالعه او در مورد گیاهان و جانورانی که مواد اولیه پالت او را تشکیل می دادند، او را به گراس فرانسه هدایت کرد تا آموزش رسمی در هنر عطاری ببیند . بعداً ، در خانه‌اش که در بخشی از هاوانا به نام میرامار ساخته بود ، باغی از گل‌هایی را که دوست داشت با دقت کاشت . درست زیر پنجره اتاق خوابش گل های رز بود که عطرشان به اتاقش می رسید . از این خانه بر روی تپه ای در نزدیکی رودخانه آلمندرس و با دریای کارائیب که تنها چند بلوک دورتر است، این مکان ایده آل به عنوان پناهگاه او عمل کرد و الهام بخش اولین خلاقیت های او بود .
اولین اثر او ، ادکلن آگوستین رییس ، یک موفقیت بزرگ بود . این شرکت اعتبار و محبوبیتی به دست آورد که باعث شد در سراسر کشور به یک نام شناخته شده تبدیل شود . بعداً او لوسیون ویولتاس روساس را خلق کرد که نه تنها محبوب‌ترین اثر او بود ، بلکه نمادی فرهنگی بود که نسل‌ها ماندگار شد . این محصول در شرکت به عنوان محصولی کمیاب که آزمون زمان را پس داده است ، فراموش نشدنی ترین چیزی است که می شناسیم . این ادکلن از بدو تولد تا بزرگسالی و توسط ثروتمندان و فقیرها به طور یکسان استفاده می شود ، واقعاً ادکلن مردم کوبا است . در طول چند سال بعد پدربزرگ من به بزرگترین عطار کوبا تبدیل شد . او در سطح بین المللی برای آثار خود شناخته شد و در طول سال ها لیستی چشمگیر از عطرهای زیبا ساخت. از جمله این آثار می توان به له نوی دو سمدی ، سیلور انیورسری ، نوتره دامه ، پشن عرب ، ازوسیناس کوباناس و بسیاری دیگر اشاره کرد . هنگامی که تحولات سیاسی خانواده را مجبور به ترک خانه جزیره خود در سال 1960 کرد ، یک عمر الهام از دست رفت . عطرهایی که عشق یک ملت شده بود از بین رفت . هجده ماه بعد ، زمانی که تمام مواد اولیه مصرف شد ، تولید متوقف شد و برای بسیاری به نظر می رسید که همه گل ها خشک شده و مرده اند .
اما همه چیز از بین نرفت . پدربزرگم در یک کشتی از هاوانا به کی وست ، یک فرمول چرمی به دست خط خود با خود حمل می کرد که در هنگام خروج از کشور می توانست به صورت مخفیانه از مقابل نگهبانان بگذرد . حتی نگهبانان خونسرد هم نمی‌توانستند مردی پیر و نابینا را که ظاهراً برای معالجه پزشکی به ایالات متحده می‌رفت ، جستجو کنند . چند روز بعد ، من و پدر ، مادر ، خواهرم ، سوار پروازی از هاوانا به میامی شدیم . پدرم که در روز تولدش شرکت تاسیس کرد ، یک کپی عجولانه از همان فرمول را در یک محفظه مخفی در چمدانش با خود حمل کرد . خداوند در آن روز مراقب کشتزارهای گل بود و اجازه داد هر دو بدون عواقب شدیدی که در صورت گرفتار شدن در انتظار هر یک از آنها بود بگذرند .
هجده ماه پس از ترک جزیره ، پدرم متوجه شد که امید ما برای بازگشت در آینده نزدیک ضعیف است . او به پدربزرگم پیشنهاد کرد که عملیات خود را از خانه جدیدشان در میامی ادامه دهند . یک مهندس شیمی به تنهایی و با نزدیک به ده سال تدریس از پدربزرگم در هنر عطاری ، پدرم عملیات میامی را آغاز کرد . تقریباً بدون هیچ منبعی که در اختیار داشتند ، تصمیم گرفتند که فقط یک عطر را بازگردانند . از آنجایی که ویولت روساس به یک نماد فرهنگی تبدیل شده بود و به عنوان عطر امضای این شرکت، انتخاب بدیهی بود . یک نام آمریکایی جدید به این محصول به احترام خانه جدید آن داده شد . لوسیون ویولتاس روساس با نام ادکلن رویال ویولتس مجدداً عرضه شد . تقریباً پنجاه سال بعد ، هنوز یک نماد فرهنگی در جامعه کوبا است و به یک جامعه اسپانیایی هر چه بیشتر منتشر شده است .
در سال 1981 ، پس از اتمام مدرک کارشناسی ارشد در شیمی آلی ، من نیز این امتیاز را داشتم که به عنوان سرپرست شرکت و رویال ویولتس آماده شوم . من 14 سال بعد را صرف کار کردن به معنای واقعی تمام آنچه را که در مورد هنر عطاری می توانستم آموختم . پدر بزرگم در سال 1995 از دنیا رفت . با گذشت سال ها ، من می خواستم کاری خلق کنم تا از مجموعه آثار باورنکردنی پدربزرگم قدردانی کند . هر روز برای من مسلم تر می شود که نباید اجازه دهم که نبوغ او بدون اینکه مخاطبان نسل های جدید از زحمات عاشقانه او لذت ببرند بمیرد .
توجه: شما با ارسال عکس، موافقت خود را با قوانین قرار دادن عکس پروفایل در عطرافشان اعلام می دارید.
